قانون طلاق به درخواست زوجه چیست ؟
قانون طلاق به درخواست زوجه چیست ؟
شروط 12 گانه ضمن عقد نکاه که در صورت تحقق هر یک زن می تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید.
طلاق حقي نيست كه به مرد عطا شده باشد و از زن بازداشته شده باشد بلكه طلاق آخرين راه چاره ايست كه براي پايان دادن به زندگي هاي بدون عاطفه و مشقت بار در نظر گرفته شده است و می تواند هم از سوی زن و هم از سوی مرد و یا با توافق طرفین از دادگاه درخواست شود.
لیکن مسئوليت فردي كه اختيار بيشتري در اين موضوع دارد بيشتر است لذا بايد توجه داشت افرادي كه از روي هوا و هوس به اين امر اقدام مي كنند و با بروز كمترين اختلافات آنرا چاره كار خود ميدانند روزي بايد در مقابل خداوند متعال پاسخگو باشند كه آيا واقعا امكان ادامه زندگي به هيچ وجه وجود نداشته و آيا آنها همه سعي خود را براي ادامه زندگي كرده اند؟ و بايد پاسخ دهند چرا چيزي را كه خداوند امر به محكم و استوار كردن آن كرده به راحتي از هم گسسته اند.
مطابق قوانین جاری امکان تقاضای طلاق توسط زوجه، محدود به شرایط مقرر در قانون (مواد ۱۱۱۹ و ۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ قانون مدنی) است. به طور خلاصه در موارد زیر طلاق به تقاضای زن و به موجب حکم دادگاه واقع می شود، اعم از اینکه مرد راضی باشد یا راضی نباشد:
- در مواردی که قانون به زن حق تقاضای طلاق داده است.
- در مواردی که زن به صورت شرط ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر وکالت بلاعزل برای اجرای صیغه طلاق گرفته باشد.
در ادامه بحث، موارد فوق به صورت مشروح بررسی می گردد:
مواردی که قانون به زن حق تقاضای طلاق داده است:
- خودداری شوهر از دادن نفقه:
برطبق ماده 1129 قانون مدنی در صورت خودداری شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم دادگاه و الزام او به دادن نفقه ، زن می تواند برای طلاق به دادگاه رجوع کند و دادگاه شوهر را اجبار به طلاق می نماید.همچنین در صورت عجز شوهر از دادن نفقه. زنی که می خواهد به دلیل عدم پرداخت نفقه از همسرش طلاق بگیرد، نمی تواند به طور مستقیم از دادگاه تقاضای طلاق کند بلکه باید در مرحله نخست برای مطالبه نفقه دادخواست ارائه بدهد و دادگاه حکم صادر نماید و از مرد بخواهد نفقه را پرداخت کند. اگر امکان اجرای این حکم نبود و مرد از دادن نفقه سرباز زد و یا حتی قادر به پرداخت نفقه نبود، آن وقت است که زن می تواند بر طبق ماده 1129 درخواست طلاق دهد.
2-عسر و حرج زن:
بحث عسر و حرج همان چیزی است که در مادهی ۱۱۳۰ به آن اشاره شده و احراز آن برعهدهی دادگاه است. بر اساس این ماده " در موارد زير زن ميتواند به حاكم شرع مراجعه و تقاضاي طلاق نمايد در صورتيكه براي محكمه ثابت شود كه دوام زوجيت موجب عسر و حرج است مي تواند براي جلوگيري از ضرر و حرج زوج را اجبار به طلاق نمايد و در صورت ميسر نشدن به اذن حاكم شرع طلاق داده ميشود" . قانونگذار در تبصرهی مادهی ۱۱۳۰ از قانون مزبور، عسر و حرج را اینگونه تعریف کرده است: «بهوجود آمدن وضعیتی که ادامهی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد» در واقع عسر و حرج دارای مفهومی عرفی است و به همین دلیل قانونگذار به ذکر مصادیق تمثیلی آن پرداخته است، مانند سوءِ معاشرت شوهر که میتواند از مصادیق سوءِ رفتار وی تلقی شود. مواردی که در قانون بهعنوان مصادیق تمثیلی از مفهوم عسر و حرج نام برده شده است، عبارتند از:
1-ترک زندگی خانواده توسط شوهر حداقل به مدت شش ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب بدون عذر موجه؛
2-اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا ابتلای او به مشروبات الکلی و امتناع زوج از ترک آنها یا عدم امکان الزام شوهر به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است؛
3-محکومیت قطعی شوهر به حبس پنج سال یا بیشتر؛
4-ضرب و جرح یا فحاشی یا هرگونه سوءِ رفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زن قابل تحمل نباشد؛
5-ابتلای شوهر به بیماریهای صعبالعلاج روانی یا مسری یا هر عارضهی صعبالعلاج دیگر که زندگی مشترک را مختل کند مثل بیماری سارس یا ایدز.
نکتهی مهمی که برای تقاضای طلاق بهواسطهی عسر و حرج باید بهیاد داشته باشیم، اثبات مصادیق عسر و حرج و احراز آن در دادگاه است تا قاضی را برای صدور حکم طلاق بهواسطه عسر و حرج قانع کنیم برای مثال: اثبات «ترک انفاق» که موجب تنگدستی و قرار گرفتن زن در وضعیت عسر و حرج میشود، با ادلهی متعدد (حکم قطعی مبنی بر الزام بر تأدیهی نفقه، حکم قطعی کیفری مبنی بر ترک انفاق توسط زوج به استناد مادهی ۵۳ قانون حمایت از خانواده) امکانپذیر است. یا در خصوص موضوع عسر و حرج بهواسطهی اعتیاد همسر که در بند دیگری ذکر شده است، چنانچه در این رابطه حکمی مبنی بر محکومیت زوج صادر یا پروندهی قضایی مطرح باشد با استناد به سوابق بستری شدن زوج در کمپهای ترک اعتیاد، تمامی این سوابق ادلهای برای اثبات عسر و حرج به خاطر اعتیاد خواهد بود. در خصوص اثبات عسر و حرج بهواسطهی سوءِرفتار زوج، سوابق شکایت از زوج توسط زوجه یا احکام صادره در این خصوص احراز عسر و حرج توسط دادگاه سهلتر خواهد بود. زیرا برعهدهی مدعی (زوجه) است تا با تمسک بر ادلهی اثبات دعوی به اثبات امور موضوعی بپردازد و بتواند عسر و حرج خود را در دادگاه ثابت کند و در این بین وجود احکام قضایی و کیفری راه را برای اثبات عسر و حرج هموارتر میکند.
لازم به ذکر است که در طلاق به دلیل عسر و حرج لازم نیست که پول یا مبلغی از جانب زن به مرد پرداخت شود (طلاق زن بهواسطهی کراهت از شوهر با دادن مبلغی پول، طلاق خلع نام دارد) و این طلاق یعنی طلاق بهواسطهی عسر و حرج از جانب مرد قابل رجوع نیست.
شروط ضمن عقد نکاح که در صورت تحقق هر یک زن می تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید:
بر طبق ماده1119 قانون مدنی "طرفين عقد ازدواج ميتوانند هر شرطي كه مخالف با مقتضاي عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج يا عقد لازم ديگر بنمايد مثل اينكه شرط شود هر گاه شوهر زن ديگر بگيرد يا در مدت معيني غائب شود يا ترك انفاق نمايد يا بر عليه حيات زن سوءقصد كند يا سوء رفتاري نمايد كه زندگاني آنها با يكديگر غير قابل تحمل شود زن وكيل و وكيل در توكيل باشد كه پس از اثبات تحقق شرط در محكمه و صدور حكم نهايي خود را مطلقه سازد."
مشروح این شروط به تفکیک در عقدنامه ازدواج آمده است که زوج با امضای این شروط برای زوجه این حق را قائل می شود که در صورت تحقق آن شرط، به تنهایی درخواست طلاق بدهد. این شروط به قرار زیر هستند:
1-زن میتواند از دادگاه تقاضای صدور طلاق کند، در صورت خودداری شوهر از دادن خرجی زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت 6 ماه.
2-دومین شرط ذکر شده در عقدنامه که به زن اجازه طلاق میدهد، بدرفتاری زوج است به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل کند.
3-سومین شرطی که با وجود آن زن اختیار طلاق دارد، بیماری خطرناک غیر قابل درمان مرد است در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.
4-شرط چهارم دیوانه بودن مرد است در زمانی که امکان فسخ وجود ندارد.
5-پنجمین شرط مندرج در عقدنامه، اشتغال مرد به کاری است که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند در این صورت زن میتواند تقاضای طلاق کند.
6-محکومیت شوهر به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر، یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی از پرداخت، منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به 5 سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد نیز یکی دیگر از شروط ضمن عقد نکاح است که به زن امکان مطلقه شدن را میدهد.
7-ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خللی وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمی و روحی زن و فرزند شود.
8-هشتمین شرطی است که به استناد آن زن حق طلاق مییابد. چنانچه زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا اینکه 6 ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت کند، زن میتواند با مراجعه به دادگاه و بدون حضور شوهر طلاق خود را ثبت کند.
9-از جمله مواردی که دادگاه تقاضای زن را برای طلاق میپذیرد و در عقدنامه نیز ذکر شده، محکومیت قطعی زوج بر اثر ارتکاب به جرم و اجرای هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر است که مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی زن باشد تشخیص این امر نیز با توجه به وضع و موقیعت زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.
10-دهمین شرط از شروط دوازده گانه عقد نکاح، بچهدار نشدن مرد پس از گذشت 5 سال از زندگی مشترک به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر است که در این صورت زن میتواند تقاضای طلاق کند.
11-همچنین چنانچه زوج مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود نیز دادگاه حکم طلاق را صادر میکند.
12-آخرین شرطی که زوج در عقدنامه آن را امضا می کند و اختیار طلاق را به همسرش میدهد، ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر است که در صورت وقوع این مورد، زن حق طلاق را از مرد میگیرد.
Tags: وکیل, طلاق, وکیل در تهران, وکیل حمیدرضا محمدی, وکیل محمدی, تجاوز به عنف, بهترین وکیل ایران, نفقه , عسر و حرج